ادامه مطلب ...* لغات تافل را به ترتیب حروف الفبا یاد نگیرید چون شباهت لغات با هم بسیار زیاد بوده و امکان اشتباه بالا میرود
** لغات به گونه ای هستند که رایج و کاربردی باشند نه تخصصی و نادر
1- the indiscriminate use of chemical fertilizers
استفاده حساب نشده از کودهای شیمیائی
لغات:
indiscriminate: an indiscriminate action is done without thinking about what harm it might cause
عمل حساب نشده - عملی بدون تشخیص صحیح
2- an eminent anthropologist
یک انسان شناس والا مقام
لغات:
eminent: an eminent person is famous, important, and respected
والا مقام
3- Literature is replete with tales of power
ادبیات مملو از افسانه هائی است که مربوط به قدرت هستند.
لغات:
replete: formal full of something
لبریز - مملو - مالامال
4- The restaurant's new owners have created a welcoming ambience.
صاحبان جدید رستوران جایگاه خوشایندی - در ان - درست کرده اند.
لغات:
ambience: the qualities and character of a particular place and the way these make
فضا - محیط - جو
He was a great connoisseur of paintings -5
او در نقاشی یک خبره بود.
لغات:
connoisseur : someone who knows a lot about something such as art, food, or music
خبره - اهل فن
6- The dead comedian has been epicurean in his tastes, often indulging in the
rarest of fine food and drink.
ان هنرپیشه کمدی مرحوم از لحاظ سلیقه � شخصی � یک عیاش بود غالبا در خوردن و آشامیدن غذاهای کمیاب زیاده روی می کرد.
لغات:
epicurean: a person who thinks pleasure is very important.
عیاش � خوش گذران
7- She fancied herself a gourmet, so he frequented only the best restaurants in twon.
او تصور می کرد که یک خوراک شناس است از این رو فقط در بهترین رستورانهای شهر رفت و آمد می کرد.
لغات:
gourmet: someone who knows a lot about food and wine and who enjoys good food and wine
خوراک شناس � کسی که از غذای خوب خوشش می آید
8-He is the happiest, most entertaining hedonist in the world today
او در جهان امروز خوشحالترین و جالبترین خوشگذران میباشد.
لغات:
hedonist: someone who believes that pleasure is the most important thing in life.
خوشگذران � عیاش
9- One country colonizing another country is an anachronism in today's global environment.
در محیط زیست جهانی دنیای امروز اینکه کشوری کشور دیگر را مستعمره خویش نماید امری منسوخ شده میباشد.
لغات:
Anachronism: someone or something that seems to belong to the past, not the present.
امری منسوخ � رسم منسوخ � آدم کهنه پسند
۱۰ - Pronouns usually refer to antecedents.
(در جملات) ضمائر معمولا به کلمه ای که در قبل آمده بر میگردند. � مرجع ضمیر کلمه ای است که قبلا در جمله آمده است.
لغات:
Antecedent: something that happened or existed before something else
مقدم � پیشین قبلی � مرجع